آثاری با رنگ و بوی ایرانی در اوستیا
آثار باستانی ایرانی در اوستیا
در هفته گذشته نشستی خبری با عنوان «پیوندهای ایرانیان و اوست ها» در بنیاد مطالعات قفقاز برگزار شد. «ناظم هجرتی» باستان شناس ایرانی تبار اهل روسیه با اشاره به کاوش های 40 ساله خود در اوستیای شمالی ، در این نشست گفت : آنچه در این سال ها در اوستیا یافتم، بسیار ایرانی هستند و رنگ و بوی آثار این کشور را دارند.
اوستیا کجاست؟
اوسِتِستان یا اُسِتسان منطقه ای در دو طرف رشته کوه قفقاز است. مردم آن در گذشته با عنوان «آلان» شناخته می شدند، اما گرجی ها به آن ها «اُوسی/ Ovsi» می گفتند و کشورشان را «اُوسِتی/Ovseti» می خواندند که به مرور به صورت اُسِت (Ossetia) در آمده است. بخش شمالی این منطقه اوستیای شمالی-آلانیا در محدوده روسیه قرار دارد. اما بخش جنوبی آن، به یک کشور خودخوانده به نام جمهوری اوستیای جنوبی تبدیل شده که تحت حمایت نظامی روسیه قرار دارد.
قفقاز دارای قدمت و تنوع قومی و نژادی می باشد. طبق تحقیقات باستان شناسی در حدود دو هزار سال قبل ، حدود 70 قبیله در این منطقه زندگی می کرده است. در این میان تمدن و فرهنگ ایرانی و آریایی با قدمتی 1700 ساله در این منطقه که اقوام ایرانی صاحب تمدن چون سکاها ، سارمات ها ، ماساژت ها و آلان ها در آن می زیسته اند حضور چشمگیری داشته است.
حضور ایرانیان در قفقاز از قرن ششم ق.م بوده است چرا که در این زمان هخامنشیان مناطقی چون گرجستان را تحت سلطه خویش در آوردند. این قوم بزرگ که به ایرانیان شمالی معروف هستند، خود را با زبان بومیشان ، ایرونی می نامند و کشور خویش را ایرستون (ایرستان) می گویند. این ایرانیان دارای یکی از قدیمی ترین زبان های موجود ایرانی هستند و لهجه آنان مانند کردهای ایرانی است. آن ها بازمانده قوم باستانی و ایرانی آلان هستند که هم اکنون نیز به جمهوری خویش آلانیا می گویند. آداب و رسوم ملی آن ها بازمانده ای از آداب ایرانیان باستان است که در فلات ایران به علل گوناگون کم رنگ شده ولی در این دیار و به علت زندگی کوهستانی آن ها هم چنان باقی مانده است. سنگ نبشته های پانتیکاپیم تانایس اُلبیا بهترین توصیف کننده ریشه زبان و فرهنگ ایرانی آن ها می باشد.
آثار باستان شناسی و اشتراکات فراوان فرهنگ این مردم با فلات ایران و آسیای مرکزی، اثبات کننده نفوذ تیره های هندواروپایی و سکاها بوده است.
زنان ایرانی در اوستیا ، عکس مربوط به قرن نوزدهم
ناظم هجرتی درباره شباهت های تاریخی ایران و اوستیا اظهار داشت : در حوزه باستان شناسی ، آثار سنگی از نوع زاگرسی در اوستیا کشف شده است ؛ یعنی آنچه در زاگرس پیدا شده ، عینا در اوستیا نیز وجود دارد. همچنین در زمینه اسطوره شناسی، اسطوره های مشابه فراوانی در آثار باستانی دو طرف می توان یافت که از آن جمله می توان به حضور برجسته سیمرغ در آثار اوستیایی اشاره کرد.
«آلان اوآداتی» معاون بین الملل دانشگاه دولتی اوستیای شمالی نیز در این نشست ، با اشاره به پیشینه فعالیت های این دانشگاه در زمینه ایران شناسی گفت : گروه زبان فارسی در دانشکده زبان های خارجی دانشگاه ما، سال 1999 م آغاز به کار کرد. سپس در سال 2014 ، مرکز فرهنگ و زبان فارسی نیز در دانشگاه دولتی اوستیای شمالی گشایش یافت و بالاخره، از سال 2018 ، آموزش رشته ای وابسته به شرق شناسی با عنوان «ایران در جهان معاصر» در این دانشگاه آغاز شد.
مرتضی رضوانفر ، عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری نیز در این نشست یادآور شد که ساکنان اوستیا ، خود را نه اوستیایی ، بلکه آلانی و ایرانی می دانند. اکنون دست کم سه گروه در زمینه ایران شناسی در اوستیا فعالیت می کنند. یکی از این گروه ها، مرکز فرهنگی ایران در دانشگاه دولتی اوستیای شمالی است که امسال 13 دانشجوی ایرانشناسی در دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد جذب کرده است. گروه دیگر، انجمن دوستی ایران و ایرستون است و گروه سوم نیز ایرانیانی هستند که در قرن های 18 و 19 میلادی به اوستیا مهاجرت کرده اند و انجمن ایرانیان مقیم اوستیا را تشکیل داده اند. در این پژوهش کوشش شده مهمترین آثار میراث مشترک در قفقاز شمالی و جنوبی به ویژه ابنیه و کتیبه های فارسی، شناسایی و برای آنها شناسنامه تهیه شده و متن کتیبه ها نیز پس از خوانش، به فارسی و روسی تدوین شود.
وی در این نشست، تصاویر برخی آثار تاریخی اوستیا که یادگار ایران اشکانی، ساسانی و اسلامی هستند را برای حاضران به نمایش گذاشت.
در این نشست ، از کتاب «اوست ها در گذر تاریخ» ترجمه موسی عبداللهی هم رونمایی شد.
آثاری با رنگ و بوی ایرانی در اوستیا
وجود مناطقی با نام ایران یا نام های ایرانی ، مساجد و قلعه هایی با نام پادشاهان و اقوام ایرانی ، مزار صوفیان و مشایخ ایرانی، تعداد زیادی کتیبه فارسی بر روی بناها و قبور، همچنین تعداد بی شمار اسناد و نسخ فارسی و جدای از این مواریث مادی، وجود زبان ها، آیین ها، ترانه ها و یا فناوری ها و هنرهای مشترک نیز نشان دهنده عمق و گستره ارتباطات کهن و عمیق ایران و قفقاز است.
دژ «دربند» که در زمان خسرو انوشیروان پادشاه ساسانی ساخته شد
مسجد پرسیسکیوس : این مسجد که تقریبا 120 سال بنا شده است، هم اکنون در شهر ولادی قفقاز پایتخت اوستیای شمالی قرار گرفته است و در حدود 50 سال است که بسته است و به مسجد شیعی معروف گشته است. این مسجد زیبا و ساده با معماری اصیل ایرانی در کنار رودخانه معروف ترک واقع شده و بعلت عدم توجه و عدم حضور شیعیان در این منطقه روبه تخریب است.
مسجد شیعیان ایرانی و آذربایجانی در شهر ولادی قفقاز
محله ایرانیان : این محله که در قسمت قدیم شهر واقع شده برای کارکنان معدن قدیم شهر که در یکصد سال پیش دایر بوده است، تعبیه گشته است که اکثر آنها ایرانیان آذربایجان و گیلان بوده اند که برای کار در این منطقه زندگی می کردند. این محله هم اکنون هنوز هم ایرانی دارد ولی هیچ کدام نه فارسی می دانند و نه با ایران ارتباط دارند. جالب است که ایرانیان تا سال 1922 م در مدارس روسی می توانستند آموزش فارسی ببینند ولی به مرور زمان این حق را از ایرانیان گرفتند.
کنسولی و مدرسه ایران : تا 1918 م کنسولی ایران در قفقاز یعنی در تفلیس و ولادی قفقاز دایر بود ولی با قدرت گرفتن بولشویک های روسیه این مراکز بسته شد. در ولادی قفقاز ساختمان قدیمی کنسولی ایران که به مدت صد سال در آنجا فعالیت می کرد همچنان پابرجاست ولی نامی از ایران در آنجا موجود نیست. در ولادی قفقاز به علت وجود ایرانیان بسیار، مدارس فارسی زبان زیادی فعالیت می کردند که به مرور زمان آنها نیز روسی شدند از جمله مدارس معروف ایران در قفقاز، مدرسه نوروز بود که تا سال 1922 م همچنان فعالیت می کرد و مدرسه ای مذهبی و شبانه روزی بوده است.
جاده ها : در قفقاز جاده های معروف تاریخی وجود دارند که در تاریخ جهان نیز شناخته شده هستند. جاده نظامی قفقاز که ما ایرانیان به آن «داریال» می گوییم که از قدیمی ترین گذرگاه های بشر است و همواره در تاریخ ایران دروازه شمالی ایران نامیده می شود. در این جاده می توان آثار بی بدیع ایرانی فراوانی را یافت. این جاده مسیر اصلی لشگرکشی شاه عباس صفوی به قفقاز و همچنین نادر شاه و حمله روس ها به ایران بوده است.
نکته جالب دیگری که قابل بیان است همانا نگاه ارتش آلمان و هیتلر به این جاده بود که برای فتح آن در جنگ جهانی دوم تا 50 کیلومتری آن نیز رسیدند ولی نتوانستند پیروز شوند و در اصل می خواستند با در اختیار گرفت این جاده نیروهای خود را تا ایران پخش کنند.
جاده دیگری که نامش هم ایرانی ست و یادگار نادر شاه افشار است ، «شاهناد» است که در کوه های صعب العبور قفقاز واقع شده است. به این جاده که نادر از آن گذشته و در آن جنگیده ، بومیان شاهناد (شاه نادر) می گویند.
منبع : خبرگزاری آران ، ایرنا ، دیپلماسی ایران