سبد خرید شما خالی است
طبل و دهل
طبل و دهل
طبل
در بسیاری از فرهنگنامه ها دهل را همان طبل دانسته اند و می توان گفت که دهل نوعی طبل است. طبل ، استوانه ای میان تهی است که بر دو سویش پوست کشیده اند و تفاوت آن با دهل در این است که طبل دارای انواع گوناگونی چون طبل بزرگ ، طبل کوچک ، طبل شکار ، طبل جنگ و ... می باشد ؛ اما می توان گفت که دهل تقریبا یک نوع است. تفاوت دیگر این دو ساز در کوبه آن ها می باشد. کوبه های دهل همسان نیستند ، یکی از کوبه ها ترکه ای بی انحنا می باشد و دیگری ضخیم تر و عصاگونه است. در صورتی که کوبه های طبل هر دو یک اندازه و از نظر ضخامت نیز یکسانند.
چنین به نظر می رسد که از ساز طبل بیشتر برای ابلاغ خبر و صحنه های شکار و رساندن فرمانِ فرماندهان به سپاهیان استفاده می شده است.
دهل نوازی
طبل و دهل در ادبیات
شاعران و ادیبان ایرانی در بسیاری از اشعار و منظومات خود واژه طبل و دهل را به کار برده اند. منوچهری دامغانی در بیت زیر صدای طبل را با رعد برابر کرده که از پشت ابر سیاه سرگرم نواختن است.
میغ سیه بر قفاش تیغ برون آخته است طبل فرو کوفته است ، خست بینداخته است
مولوی در شعر زیر ، مرتبه دهل زن را در موسیقی نظامی تا پرچمداری میدان پیش برده است.
منم آن مست دهل زن که شدم مست به میدان دهل خویش چو پرچم به سر نیزه ببستم
همچنین شاعران ، ضرب المثل هایی مربوط به دهل که تا به امروز نیز در فرهنگ مردم به کار برده می شود را در اشعار خود به کار برده اند ؛ چنانچه سعدی می فرماید :
سعدیا عشق نیامیزد و عفت با هم چند پنهان کنی آواز دهل زیر گلیم
مولوی نیز در یکی از اضعار خود به ضرب المثل آواز دهل شنیدن از دور خوش است اشاره کرده است :
به غیر عشق آواز دهل بود هر آوازی که در عالم شنیدم
تاریخچه
بر اساس مهری که از چغامیش به دست آمده ، قدمت طبل در ایران به 3400 ق.م باز می گردد. در دوره هخامنشی نیز طبل مرسوم بوده است. ژوستین ، پلوتارک و هرودویان از طبل به عنوان یکی از آلات موسیقی مورد استفاده دوره اشکانی نام برده اند. ظاهرا در این دوره از طبل هم در رزم و هم در بزم استفاده می شد. در واقع طبل های جنگی ، طبل های بزرگی بودند که روی آن ها را چرم کشیده و زنگوله هایی به آن ها آویزان می کردند. به استناد منابع تاریخی اشکانیان ، درجنگ معروف سورن با کراسوس ، برای تقویت قوای خود از طبل استفاده کرده اند. این طبل ها در زبان یونانی rhoptron و در زبان پهلوی rhoptra خوانده می شدند. علاوه بر منابع تاریخی ، اثر مهرهای بدست آمده از اوروک ، کاربرد طبل را تایید می کنند. در یک اثر مهر که صحنه ای آئینی را نشان می دهد ، نوازنده در مقابل طبل بزرگی ایستاده است. طبل وی ، ساغری شکل است و پایه کوتاهی دارد. بر سطح خارجی و در دو طرف آن ، آویز حلقوی شکلی آویزان است که به احتمال زیاد از آن به عنوان دسته استفاده می شده است. دست راست نوازنده بر روی طبل و دست دیگر به طرف بالا آمده و مهیای نواختن است.
در نقش برجسته آیرتام ، نوازنده ای در حال نواختن طبل کوچکی با دو سر است. از سلوکیه ، نوزده پیکرک به دست آمده که در همه آن ها یک فرد ، نوازنده طبل است و شخص دیگر دو نی می نوازد. این طبل زنان همگی مونث هستند.
دهل در آیین های زیبایی که در زمره اسطوره های بابلی قرار دارد نیز نقش دارد و آن آیین جنگ با دهل است. آیین جنگ با دهل در لرستان و کردستان و آیینی شبیه زار[1] در جزایر خلیج فارس و هرمزگان است. در آیین جنگ با دهل یک فرد با دو دستمال در دست به دهل زن حمله می برد ، او پس می رود و در مرتبه دوم دهل زن پیروز می گردد. در گذشته دو سرنا در کنار دهل نواخته می شد.
در سیستان نیز بازی آیینی شور دهل وجود دارد که در یک لحظه فرد دهل زن در حالی که چرخان و در حال نواختن است به میدان دویده و حالاتی حماسی نیایشی از خود بروز می دهد که بیشتر به نوعی رزم – سماع شبیه است. در این بازی لحظاتی سرنا سکوت دارد و این دهل زن ها و دهلک نوازان هستند که ضرباهنگ را شدت می بخشند.
ساز دهل
« دهل » از سازهای کوبه ای به شمار می رود. سازی محلی و همراهی کننده است و معمولا همراه با سرنا نواخته می شود ؛ به خصوص در لرستان که آن را مختص سرنا می دانند. سازی است طوقی و استوانه ای شکل که هر دو سوی دهانه آن با پوست پوشیده شده و در واقع پوست به حلقه ای چوبی متصل است که به صورت کشویی با بدنه استوانه ای جفت می شود. این حلقه ها در دو طرف دهل قرار گرفته و با طنابی به هم وصل می شوند. از این طناب برای تنظیم پوست دهل نیز استفاده می کنند. بر دو نقطه بلند استوانه دو تسمه چرمی متصل است که به گردن آویخته می شود. این ساز تقریبا روی سینه نوازنده و در ناحیه جلوی شکم قرار می گیرد به صورتی که سطوح پوست دار در پهلو قرار گیرند.
این ساز به وسیله دو عدد چوب نواخته می شود ؛ چوبی که در دست راست قرار می گیرد کلفت تر و صیقلی تر و عصایی شکل است که « کجک / kajak » نام دارد و چوبی که در دست چپ قرار می گیرد بلند و باریک است و ترکه نامیده می شود. اما چوبی که در مناطق جنوبی خراسان مانند بیرجند و قاین برای در دست چپ مورد استفاده قرار می گیرد با دیگر مناطق متفاوت است و تحت تاثیر نواحی شمال بلوچستان (سرحدی) می باشد. چوبی تخت به اندازه 20 تا 25 سانتی متر می باشد که آن را با نخ به انگشت وسطی می بندند. اما در دیگر نواحی جنوب خراسان برای دست چپ از یک ترکه نازک از جنس چوب انار و یا دیگر چوب های قابل انعطاف استفاده می کنند و آن را مانند خودکار یا مداد به دست می گیرند.
اندازه دهل نیز در مناطق مختلف ، متفاوت است. این تفاوت در قطر طوق دهل می باشد. به عنوان مثال قطر طوق دهل در گناباد 20 سانتی متر و در قاین 40 سانتی متر است. گاهی طوق دهل را از ورقه های فلزی نیز می سازند. دهل های بدنه فلزی دارای بدنه ای بلند می باشند.
در استان کرمان نوع کوچک تری از دهل فلزی به نام «جوره» یا « جُرَه » رایج است. گاهی نوازندگان حرفه ای در حین نوازندگی با سرعت به دور خود چرخیده و یا با حرکات آکروباتی از قبیل چرخاندن و رد کردن دهل از میان پاها (البته با حفظ ریتم) به نوازندگی خود ادامه می دهند.
دهل
شیوه ساخت
برای ساخت بدنه استوانه ای و النگویی شکل دهل که « کمه / kame » نامیده می شود از چوب درخت توت ، بِه یا گردو استفاده می کنند. چوب مورد استفاده باید یکپارچه و بدون تکه باشد و باید طوری تراشیده شود که ترک برندارد. بعد از آماده شدن استوانه ، بر دو دهانه آن پوست می کشند که اغلب این کار را خود نوازنده انجام می دهد.
پوست این ساز را معمولا از بز ، گوسفند ، گوساله ، شتر و یا گرگ تهیه می کنند ؛ اما بهترین پوست برای آن مشک های کار کرده که از پوست گرگ است که زیاد فرسوده نشده باشند. این مشک ها بهترین صدا را ایجاد می کنند. برای استفاده آن را یک روز یا بیشتر در آب قرار می دهند ، بعد از خیس خوردن کامل ، انبان را از طرف شکم پاره کرده و به دور چوب های نازکی می پیچند و مجدد در آب قرار می دهند تا نرم تر گردد. سپس با آهک و زرنیخ موی آن را از بین برده و در آفتاب خشک می کنند و مطمئن می شوند که در مقابل ضربات کجک دوام داشته داشته باشد. پس از اطمینان ، پوست را دوباره خیس کرده و بر روی استوانه دهل می کشندو با طناب هایی مه از کناره پوست می گذرانند روی « کمه » گره می زنند و با شل و سفتی آن ، زیر و بم صدای دهل را کنترل می نمایند.
چوب کجک را از درخت بلوط یا زردآلو می سازند. به این شکل که شاخه بلندی را انتخاب کرده ، بریده و دو تا سه روز در آب قرار می دهند. سپس به وسیله طنابی آن را به دور تنه درختی جوان یا ستونی ، محکم می بندند. بعد از یک یا دو هفته که چوب خشک شد طناب ها را باز کرده و کجک را از آن تراشیده و صیقل می دهند تا به هنگام نواختن پوست را پاره نکند.
شیوه اجرا
برای نواختن دهل در جلوی سینه قرار می گیرد. کجک در مشت یک دست و ترکه در 4 انگشت دست دیگر نوازنده قرار می گیرد و نوازنده با ضربه های کجک و ارتعاش ترکه روی پوست ، دهل را به صدا در می آورد. کجک مخصوص اجرای ضرب های قوی است و صدای بم دهل ، حاصل نواختن کجک به میانه پوست است و ارتعاشات ترکه روی پوست صداهای تریل مانندی را تولید می کند.
دهل ها کوچک را با دست و به طور نشسته می نوازند.
نوازندگان بنام
از هنرمندان دهل نواز می توان از براتعلی نورانی مشهور به کا برات و محمد حسینی نام برد.
براتعلی نورانی مشهور به کا برات ، دهل نواز
از دیگر انواع دهل
تیمبوک : دهلی کوچکتر از دهل های رایج است.
دهلک و دهلک نال : دهل دو طرفه کوچک با بدنه بلندی است با همراهی سرنا در موسیقی بلوچستان به کار می رود.
دَمّام : دهل دو طرفه کوچکی است که با دست نواخته می شود و انواع آن عبارتند از دمام غمبر و دمام اشکون که در موسیقی بوشهر به کار برده می شود.
دمام زنی
پانویس
1. آیینِ زار : زار در زبان فارسی به معنی حالت آشفته و نزار و خراب است، اما به صورت اصطلاحی نام یکی از موجودات تخیلی در جنوب ایران و کرانه های خلیج فارس است که ریشه در افسانه های آفریقا دارد. برگزارکنندگان مراسم زار با نواختن طبل ها، دهل ها یا دمام هایشان ، افراد را به یک شوریدگی جذبه گونه دچار می سازند. در باور جنوب ايران ، زار يک باد است و بادها موجوداتی غيرمادی هستند که با تسخير فرد، او را دچار درد و بيماری می کنند.
تحقیق و گردآوری:
گروه کارشناسی ایران آنتیک
www.iranantiq.com
منابع
- سازشناسی جنوب خراسان / احمد مهدوی مقدم / مجله مقام موسیقایی / سال 1383 / شماره 36
- موسیقی نواحی ایران و اسطوره ها / هوشنگ جاوید / مجله مقام موسیقایی / سال 1383 / شماره 36
- دهل در ادبیات / هوشنگ جاوید / مجله مقام موسیقایی / سال 1378 / شماره 5
- پژوهشی بر آلات موسیقی دوره اشکانی / مژگان خان مرادی / مجله مطالعات ایرانی / سال 1394 / شماره 27