سبد خرید شما خالی است
دایره و دف
دایره و دف
«دایره» از جمله سازهای کوبه ای است که در اندازه های مختلفی ساخته شده و حداکثر قطر آن به 50 سانتی متر می رسد. از یک طوق چوبی باریک تشکیل شده که یک طرف آن را پوست کشیده اند. جنس پوست دایره از پوست آهو ، بز یا بره می باشد. به وسیله انگشتان دو دست نواخته می شود. در بیرجند بعضی از دایره ها دوازده ترک می باشند و به صورت دوازده ضلعی ساخته می شوند. این دایره فقط دارای شکلی متفاوتند و از نظر صدا یا شیوه نواختن هیچ تفاوتی با سایر دایره ها ندارند.
این ساز با ابعاد و اندازه های مختلف و تکنیک نوازندگی متنوع در اکثر مناطق اجرا می شود. گاهی نوازنده در حالت نشسته دایره را بر روی زمین گذاشته و آن را به پای خود تکیه داده و شروع به نواختن می کند. برخی از نوازندگان نیز مانند دف ، دایره می نوازند.
در یکی از روستاهای کولی نشین کرمان به نام «ده نو» بر روی پوست دایره به صورت ضربدری روده گوسفند می کشند تا در هنگام نواختن ، پوست صدایی ترکیبی شبیه به درام را ایجاد کند. در روستای سی ریز زرند نیز ، رقص چوب بازی (چوچاپ) را به جای دهل و نقاره با دایره انجام می دهند.
دراویش و زرتشتیان کرمان نیز از نوعی دایره به نام دپ استفاده می کنند اما شیوه نواختن در میان این دو گروه متفاوت است به این صورت که زرتشتیان این ساز را با انگشت نواخته و از آن در مراسمی چون جشن تیرگان ، مهرگان و سده استفاده کرده و اشعاری به زبان پارسی دری همراه آن می خوانند. اما دراویش نعمت اللهی دپ را با یک دست گرفته و با دست دیگر به صورت آزاد ، به تمام نواحی پوست و حتی کمانه چوبی آن ضربه وارد می کنند.
چندی پیش دف کردستان جایگزین دپ شد اما هم اکنون اکثر نوازندگان خانقاه به دپ نوازی اصیل خود روی آوردند و از دف کمتر استفاده می کنند.
ساز دایره
به ساز دایره در ابعاد بزرگتر ، «دف» می گویند. این تفاوت ، اندازه صدای دو ساز را نیز متفاوت می کند و در واقع دف نسبت به دایره از صدای بم تری برخوردار است.
دف از کلمه عبری «تف» به معنی زدن و کوبیدن گرفته شده است. این کلمه در زبان سومری «دوب» و در زبان اکدی «دوپو» یا «توپو» خوانده می شد. سپس به زبان آرامی وارد و تبدیل به «دوپ» شد و در عربی به «دُف» و سپس به «دَف» تغییر نام پیدا کرد.
حدیث عشق را که از حرف و صوت مستغنیست به ناله دف و نی در خروش و در ولوله بود «حافظ»
ساز دف
تاریخچه
قدیمی ترین نشانه از دایره و دف در ایران ، به دوره ایلامی و نقش برجسته کول فرح باز می گردد. هرودیان ، مورخ یونانی ، از دف به عنوان یکی از آلات موسیقی اشکانیان نام برده است. بررسی آثار موجود نشان می دهد که در این دوره ، دف منحصرا به وسیله زنان نواخته می شده و این ساز ، هم در مراسم مذهبی و هم در بزم ها کاربرد داشته است. نواختن دف به وسیله زنان در دوره ساسانی نیز ادامه یافت.
در بررسی ابزارهای موسیقی دوره ساسانی با تکیه بر متن پهلوی خسرو قبادان و ریدگ در می یابیم که اسامی آلات موسیقی در آن دوره به گونه ای دیگر بوده است ؛ به عنوان مثال بعضی آلات موسیقی همراه با واژه « سرای » خوانده می شدند مانند چنگ سرای ، تنبور سرای ، نای سرای ، کرمیل سرای و ... .
بعضی آلات موسیقی نیز به همراه واژه « وازیگ / Wāzig » یا « بازی » آمده اند. برخی کلمه بازی را به معنا و مفهوم رقص در نظر گرفته اند چرا که هنوزدر برخی از گویش های ایران واژه بازی به رقص اطلاق می شود. از طرفی دیگر با نگاهی به زبان های انگلیسی ، آلمانی ، ایتالیایی و فرانسوی به عنوان زبان هایی متعلق به خانواده هندو اروپایی که زبان فارسی نیز جزو آن می باشد به نکته قابل ملاحظه ای بر می خوریم. در زبان انگلیسی از واژه « Play » ، در زبان آلمانی از واژه « Spielen » ، در زبان ایتالیایی از واژه « Giocare » و در زبان فرانسه از واژه « Jouer » برای برخی آلات موسیقی به کار گرفته می شود که همگی به معنای «بازی کردن» می باشند.
اما از آنجا که کلمه وازیگ به معنای بازی کردن در متون متقدم زبان فارسی دوران اسلامی نیامده است و ترکیب هایی چون تار بازی ، سه تار بازی در متون وجود ندارد و به جای آن ها از کلماتی چون تار نوازی یا نواختن در دوران متقدم و متاخر ادبیات فارسی استفاده می شده است ؛ می توان گفت که این کلمه به معنای « نواختن » است.
و اما از آلات موسیقی که در این دوران به همراه واژه « وازیگ / Wāzig » به کار رفته « čambar Wāzig / چمبر(چنبر) بازی » می باشد. ایرج ملکی ملکی در کتاب خود به نام همپرسه خسرو پرویز و ویسپوهر قبا دی ، چنبر بازی را نوعی رقص معرفی کرده که رامشگر در میان چنبری از شال تابیده به جنباندن و کچول[1] می پردازد.
حسینعلی ملکی در کتاب فرهنگ سازها در این باره چنین آورده است : « ساختمان دف یا دایره یا دایره زنگی تشکیل می شود از یک دوره که بر یک سوی آن پوست کشیده شده است. این دوره را چون شبیه دایره است ، چنیز نیز گفته اند. در پاره ای موارد به حکم ذکر جزء و اراده کل ، از لفظ چنبرهمان ساز دایره را اراده کرده اند.»
معین نیز در فرهنگ نامه خود چنبر را دایره و آن را از آلات موسیقی برشمرده است.
اجزای دف و شیوه ساخت آن
- کمانه
متشکل از یک حلقه چوبی از جنس بید سرخ ، صنوبر و زیر مجموعه صنوبرها از جمله کبود می باشد.
بید سرخ : این چوب به علت استقامت فراوان و حالت ارتجاعی آن و همچنین جنس چوب از نظر آوند و نشست صدا در محیط و پذیرش صیقل در زیبایی سطح چوب بهترین نوع برای دف است و دف های عالی و تخصصی از این نوع چوب ساخته می شوند.
صنوبر : این چوب سفید رنگ به دلیل نرم بودن بافت ، سبک وزن بودن و همچنین به صرفه بودن از نظر اقتصادی در ساخت این ساز بسیار مورد استفاده قرار می گیرد.
کبود : از خانواده صنوبر است و به دلیل داشتن رگه های طوسی رنگ در بافت آن به چوب کبود معروف می باشد و به دلیل نرم و سبک بودن در ساخت کمانه مورد استفاده قرار می گیرد. تنها اشکالی که در ساخت کمانه با چوب های صنوبر و کبود وجود دارد این است که در اثر نرمی چوب و فشار پوست به مرور زمان کمانه دچار خمودگی می گردد.
قطر کمانه بین 48 تا 54 سانتی متر است ( قطر کمانه دف باس بین 63 تا 72 سانتی متر می باشد) نقطه اتصال کمانه درونی با پوست نباید کمتر از یک میلی متر باشد چون در غیر این صورت بر اثر تیزی چوب ، پوست پاره می گردد. ارتفاع کمانه بین 5 تا 7 سانتی متر است که نسبت به قطر کمانه متغیر می باشد. ضخامت کمانه در قسمتی که گل میخ ها بر روی آن قرار می گیرند بهتر است 5.1 سانتی متر باشند ( برای دف باس 7.1 سانتی متر). قطر کمانه از محل نصب حلقه (جلاجل) به داخل یعنی محل اتصال پوست به تریج کم می شود که این امر باعث شفافیت و انعکاس صدای بهتر پوست می شود. در غیر این صورت صدای دف کم حجم و کدر خواهد شد.
برای ساخت کمانه بهتر است دو سر چوب را به صورت نر و ماده با چسب چوب به هم متصل کنیم. استفاده از میخ ، کاری اشتباه است چرا که باعث می شود کمانه در آن قسمت تاب بردارد و همچنین به پوست صدمه وارد می کند.
اجزای دف
- حلقه (جلاجل)
محل اتصال حلقه به کمانه به سمت داخل پوست باید به اندازه 3 سانتی متر از پوست فاصله داشته باشد. حلقه نیز با حلقه های کناری خود هم لازم است به اندازه قطر یک حلقه فاصله داشته باشد که این امر باعث تداخل کمتر حلقه ها و همچنین صدادهی شفاف تر ساز می گردد.
- پوست
مرغوب ترین پوست برای ساخت دف ، پوست گوسفند می باشد که فشار ارتجاعی کمتری دارد و از صدایی دلنشین برخوردار است. برای صدایی خشن تر می توان از پوست بز استفاده کرد چرا که هنگام خشکی هوا بیشتر کشیده شده و موجب تیز شدن صدای دف می گردد.
لازم به ذکر است که چنانچه پوست بز بر روی کمانه کشیده شده باشد و آن پوست پاره شود دیگر کمانه تحمل قدرت کشیدگی پوست جدید را ندارد و از این رو پوست گوسفند بر پوست بز دارای مزیت می باشد.
- شستی
به جای انگشت شست برای نگهداشتن دف شستی می گویند. به شکل حرف U انگلیسی است و باید به گونه ای باشد که دقیقا گوشت انگشت را پر کند. اندازه شستی باید بر اساس دست نوازنده و مناسب با اندازه ارتفاع کمانه ساخته شود.
- گل میخ ها
به منظور مهار کردن و نگاه داشتن پوست روی کمانه در قسمت پشت ، روی ضخامت 5.1 سانتی متری ، کمانه پوست را به وسیله میخ های سر تخت (شبیه به پونز) مهار می کنند.
نوازندگان بنام
از اساتید بنام دف نوازی می توان از خلیفه کریم صفوتی ، خلیفه میرزا آغه غوثی ، بیژن کامکار، اردشیر فهیمی ، مسعود حبیبی نام برد.
استاد بیژن کامکار ( تصویر راست ) و استاد مسعود حبیبی ( تصویر چپ ) ، از نوازندگان دف
سازندگان دف
از سازندگان دف می توان از پژمان حدادی ، توفیق باباخانی ، حبیب الله محمدی و صدیق محمدی نام برد.
دایره زنگی
سازی است از خانواده آلات موسیقی کوبه ای که ساختمان آن با تفاوت هایی شبیه دایره است. قاب یا دوره یا چنبر دایره زنگی کوچکتر از دایره یا دف است و به جای حلقه هایی که به جدار داخلی دوره یا قاب دایره و دف نصب می کنند ، بر بدنه یا دوره دایره زنگی ، شکاف هایی تعبیه کردند که در هر شکاف دو صفحه گرد فلزی کوچک موسوم به تال یا زنگ قرار دادند. تصویری شبیه به این ساز را می توان در گوشه ای از نقاشی دیواری چهل ستون اصفهان مروبط به دوره صفوی مشاهده کرد.
نقاشی دیواری چهل ستون اصفهان
پانویس
1. کچول : جنباندن پایین تنه هنگام رقص ؛ رقص کمر.
تحقیق و گردآوری:
گروه کارشناسی ایران آنتیک
www.iranantiq.com
منابع
- ساز شناسی / پرويز منصوری / انتشارات زوار / چاپ نهم / سال 1393
- ساز شناسی جنوب خراسان / احمد مهدوی مقدم / مجله مقام موسیقایی / سال 1378 / شماره 5
- نگاهی به ساختمان دف / زکریا یوسفی / مجله مقام موسیقایی / سال 1382 / شماره 22
- تاریخ موسیقی ایران : سازها : دف در آیینه تاریخ / سید عماد توحیدی / مجله مقام موسیقایی / سال 1383 / شماره 27
- بررسی ابزار موسیقی دوره ساسانی بر پایه متن پهلوی خسرو قبادان و ریدگ / معصومه باقری حسن کیاده ، مهدیه حیدری / مجله مطالعات ایرانی / سال 1389 / شماره 17