سبد خرید شما خالی است
مجسمه سازی
مجسمه سازی
هنر مجسمه سازی با سنگ
یکی از هنرهای صنایع دستی در زیرشاخه صنایع سنگی مجسمه سازی با سنگ می باشد.
مجسمه یا تندیس ، پیکره ای است که با هدف یادآوری یا به نمایش گذاشتن وجود یک انسان ، شیء ، حیوان یا واقعه ساخته می شود و به کسی که تندیس می سازد پیکرتراش می گویند. پیکر تراشی می تواند رویاها و آرزوهای هنرمند را مجسم کند، صورت خدایان و انسان ها را با قهرمانانه ترین و انسانی ترین حالات نمایش دهد. مجسمه سازی سنگ (پیکر تراشی) به انگلیسی Sculpture خوانده می شود که از کلمه Sculper به معنی تراشیدن مشتق شده است.
مجسمه سازی، هنر همگذاری یا ریخت دادن به اشیا است. و هر پیکر سه بعدی که با یک بیان هنری آفریده شده را «تندیس» می نامند.
بسیاری از مجسمه ها به عنوان هنری عمومی به نمایش گذاشته می شوند. و نیز ممکن است به یادبود بزرگان تاریخ ساخته شوند، همچون مجسمه مهاتما گاندی. بعضی از مجسمه ها به مظهری از تاریخ بدل می شوند، مانند مجسمه آزادی در ایالات متحده. همچنین در ایران سالانه بسیاری از جشواره ها و یا دوسالانه هایی برپا می شود که به عنوان قدردانی و یادبود به منتخبین «تندیس» هدیه داده می شود. مانند جشنواره فیلم فجر.
تاریخچه
هنر های بدوی
- سیاهپوستان آفریقایی : تندیس های چوبین در هنر آفریقایی شهرت بسیاری دارد. در اغلب این تندیس ها ، پیکر انسان ، تجریدی و دور از واقع نشان داده شده است. اما شیوه های طبیعت گرایانه نیز در آثارشان مشاهده می شود. مانند یه مجسمه مفرغی که تندیس یکی از پادشاهان نیجریه است و مربوط به قرن 10 تا 12 میلادی می باشد.
پیکره برنزی پادشاه ، (یوروبا - آفریقا ) ، قرن دهم تا دوازدهم میلادی
- سرخپوستان آمریکایی : مجسمه های سنگی بسیاری از سرخپوستان اولیه بدست آمده که آن ها را در نهایت دقت و مهارت از قطعات سنگ برای اشیاء مصرفی و اشیاء مربوط به مراسم مذهبی می ساختند. سرچپق آدنا (از تمدن آدنا) و پرنده سنگی (از تمدن هاپ ول) از آثار قابل توجه ایشان است. مجسمه پرنده سنگی را در مقبره ای یافتند. به نظر می رسد که این مجسمه معنایی نمادین داشته باشد. احتمالا اشیایی از این قبیل را همراه با مرده دفن می کردند تا ورود او را به قلمروی ارواح ، بی خطر و قرین موفقیت گردانند.
مجسمه سنگی سرخپوستان امریکایی مربوط به دو هزار سال پیش
هنر بین النهرین
از سومریان آثاری به جای مانده که نشان می دهد هنرمندان سومری برای ساختن تصاویر و پیکره های انسانی قواعدی ابداع کرده بودند. خصوصیات بارز هنر سومری که چشم های بزرگ می باشند در پیکره های «تل اسمر» و «وارکا» دیده می شود.
سر مرد ، تل اسمر ، حدود 4500 سال پیش
از «اکدیان» تندیس برنزی شاهی از نینوا کشف شده تجسمی از مفهوم حاکمیت مطلق آن ها است. با هجوم کوه نشینان وحشی ، سومریان دوباره امتیازاتی بدست آورده و توانستند یک جامعه نو سومری به فرمانروایی «گوده» تشکیل دهند. از گوده حدود بیست تندیس در دست است که او را در حال نشسته ، ایستاده و در حالی که دست ها را به هم قلاب کرده است ، نشان می دهد.
سر یک حکمران اکدی ، حدود 4200 سال پیش
مصر
مصریان عقیده داشتند که روح هر انسانی پس از مرگ به این جهان باز می گردد و برای اینکه آن روح سرگردان نشود، مجسمه هایی از سنگ ، برنز ، چوب یا گچ می ساختند و در مکان های امنی قرار می دادند. همچنین خدایان خود را بصورت موجوداتی در سنگ یا برنز مجسم می کردند و در معابدشان قرار می دادند.
شهرت اصلی هنر مصر ، بعد از معماری های عظیم در زمان پادشاهی کهن ، در ساخت پیکره های شبیه سازی شده ای است که از مقابر آن ها بدست آمده است. مانند پیکره خِفرِن یا شفرن که در داخل معبد دوم هرم وی قرار داشت و از نوعی سنگ چخماق به نام دیوریت ساخته شده است. قدمت این پیکره به 2530 ق.م باز می گردد. بلندی آن 165 سانتی متر است و در موزه قاهره مصر نگه داری می شود.
مجسمه ابوالهول (اسفنکس sphinx) ، که از تخته سنگی طبیعی تراشیده شده و در جیزه ، در مجاورت هرم خئوپس قرار دارد. این مجسمه چهره ای انسانی با بدن شیر دارد. این مجسمه حدودا در سال 2530 ق.م ساخته شده و 20 متر ارتفاع دارد.
مجسمه ابوالهول
از دیگر آثار میتوان مجسمه های زیر را نام برد :
- مجسمه کاتب مصری : از سنگ آهک ساخته شده و با رنگ قرمز اندود گردیده و قدمت آن به 2500 ق.م باز می گردد. این مجسمه در مزه لوور پاریس نگهداری می شود.
- مجسمه کاهن رانفر : ساخته شده از سنگ آهک به رنگ قرمز که در موزه قاهره نگهداری می شود.
- مجسمه رع هوتپ و همسرش نوفرت : این اثر ، از قدیمی ترین نمونه های رنگ آمیزی شده از جنس سنگ آهک است و در موزه قاهره نگهداری می شود.
- مجسمه نفریتی زن آخناتون : این مجسمه نیز از سنگ آهک بوده و هم اکنون در موزه دولتی برلین است.
در کل هنر پیکرتراشی مصری نقش مهم و بسزایی در شکل گیری معماری آن ها بر عهده داشته است. استفاده از سنگ های سخت مثل سنگ خارا ، سیاه سنگ و دیوریت ، با توجه به مشکلاتی که در کار کردن با آنها وجود داشته ، در دوام و پایداری پیکره ها نقش بسزایی داشته است.
پیکره خفرن ( فرعون مصر ) - حدود 4600 سال پیش آخناتون ، بلندی تقریبا 4 متر - موزه مصر ، قاهره.
یونان
پیکر تراشی های یونانی بر خلاف مصری ها که برای جاودانگی به شبیه سازی شکل ظاهری پیکره ها می پرداختند، توجهی نداشته و از نخستین گام هایی که در این زمینه برداشتند آزاد کردن پیکره از تکه سنگ بود.
کهن ترین پیکره هایی که از یونان به دست آمده به سده 9 ق.م مربوط می شوند و عبارت است از شبیه سازی های کوچکی از جانوران (اسب ، گاو نر ، گوزن ، پرنده) و پیکره های انسان از مواد گوناگون مس ، برنج ، مفرغ ، سرب ، عاج و گل پخته درست شده اند. برخی از این پیکره ها برای تزئین اشیایی بزرگ تر و برخی برای هدایای نذری بودند. این پیکره ها با نمای خشک و از روبرو نشان داده می شدند.
پیکره جنگاوری مفرغی از آکروپولیس آتن مربوط به سده 8 ق.م یافت شده که در آن تمام ساده نمایی های مربوط به شیوه هندسی به چشم می خورد. سر و چهره خوش پرداخت با چهره درشت این پیکره به عنوان «خنده کهن» شناخته شده است. تندیس بزرگ آزاد و ایستاده (به اندازه طبیعی یا بزرگتر) اولین بار در سده 6 ق.م ، در مراحل اولیه دوره کهن یافت شده است. از نمونه های این تندیس بزرگ ، پیکره با ابهت هرا از ساموس به بلندی 190 سانتی متر می باشد.
بیشتر آثار پیکر تراشی و معماری یونان باستان قبل از قرن 7 ق.م از چوب تشکیل می شد اما از اواسط قرن 7 ق.م به بعد استفاده از سنگ رایج گردید. سنگ مرمر به وفور در یونان یافت می شود. پیکره ها اغلب از مرمر و به اندازه طبیعی تراشیده شده است. اندام گرایی چندین سده در یونان رواج داشت.
مجسمه مفرغین مرد ارابه ران از معبد دلفی مربوط به دوره گذار به بلندی تقریبا 180 سانتی متر
پیکره دیسک پران ، اثر میرون ، حدود 450 ق.م ، مرمر ، به اندازه طبیعی ، موزه ملی رومانو ، روم
پیکره دیسک پران مربوط به دوره گذار می باشد و مورد تقلید بسیاری از هنرمندان قرار گرفته است. گرایش به انسانی کردن جلوه ها در سده 5 ق.م روز به روز شدت بیشتری پیدا کرد و در پیکر تراشی سده 4 ق.م به طرز برجسته ای نمایان شد.
در این دوران موضوعات پیکر تراشی بخشی از عظمت گذشته را از دست داده و شبیه سازی از خدایان بزرگ جایش را به شبیه سازی از خدایان کوچک می دهد و نگرشی ناتورالیستی به پیکره ها در مرکز توجه پیکر تراشان قرار می گیرد. پیکره هرمس و دیونوسوس اثر پراکسیتلس است که از چنان کیفیت بالایی برخوردار است که برخی می گویند این پیکره همان پیکره اصلی است.
پراکسیتلس با نمایش هنرمندانه اندام برهنه آدمی با تاکید بر قالب گیری نرم ، مبتکر و نخستین سازنده پیکره برهنه زن شد. پیکره آفرودیته کندلوس های او در روزگار باستان به عنوان زیباترین پیکره جهان شناخته می شد. او برای زن و مرد برهنه ، کمال مطلوبی تازه ، شخصی تر و طبیعی تر از زیبایی جسمانی را تعیین کرد.
نامدار ترین پیکر تراش نیمه دوم سده چهارم ق.م لوسیپوس پیکرتراش دربار اسکندر مقدونی بود که متاسفانه از آثار وی فقط کپی هایی به جا مانده است. از جمله آثار وی پیکره آپوکسومنوس یا مرد یونانی که تن خویش را می ساید. پیکره الهه پیروزی از شاهکارهای به جا مانده از عصر هلنی یونان است. این پیکره مرمرین از ظرافت ، وقار ، شکوه و قدرت خاصی برخوردار است.
پیکره مردی از ناحیه گُل می میرد که البته کپی مرمرین رومی از اصل روی اصل مفرغین آن به جا مانده است ، پیکره ای رئالیستی و تاریخی است زیرا هدفش بازنمایی فاجعه وارد شده بر گُل ها ، در جنگ هایی است که آتالوس در همان روزها با مهاجمان بربر داشته است.
از آخرین آثار برجسته مربوط به دوره هلنی ، گروه پیکره لاکوئون است. در این گروه پیکره ، لاکوئون کاهن تروایی و پسرانش را می بینیم که به وسیله مارهای دریایی در هم فشرده و کشته می شوند. از دیگر آثار اواخر دوره هلنی ، پیکره مشت زن نشسته می باشد که مردی تناور است ولی چهره در هم کوفته ، بینی شکسته و زخم های عمیق بدنش گویای آن چیزی هستند که بر او گذشته است پیکر تراش در اینجا نه با عقل ، بلکه با عواطف ما سرو کار دارد زیرا سعی بر آن دارد تا ترحم ما را نسبت به این پیکره بر انگیزد.
روم
واقع نمایی از اصول مهم در مجسمه سازی روم به شمار می رفت. پیکر تراشی روم متاثر از هنر یونانی بود ولی سعی می شد که جان و حرکت به آن بخشیده شود. پیکره های رومی از مهم ترین مدارک اثبات کننده نقش رومیان در تکامل هنر چهره سازی یا شبیه سازی از چهره هستند.
در تندیس های چهره فردی در روم ، دو سبک مشخص دیده می شود: یکی پرداختن به موضوعات زنده روز در دوره جمهوری و دیگری کمال مطلوب گرایی در دوره امپراطوری. در دوره بعد ، گاهی این دو سبک در پی هم اجرا شده و گاهی با هم یکی شده اند.
وسپاسیانوس ، مرمر ، موزه ملی رومانو ، روم
سردیس وسپاسیانوس ، جانشین نرون چنان تراشیده شده که به ما می گوید وی سرداری کارکشته بود. هنرمند در آفریدن این اثر تملق گویی نکرده و این سردیس از لحاظ صراحتش به چهره های فردی دوره جمهوری نزدیک است.
پیکره نیم تنه یا چهره یک بانو ، از چهره های نسبتا عبوس زنان رومی است و یادآور هنر پراکسیتلس می باشد. این چهره دارای زیبایی لطیف ، ظرافت دلنشین و شاهکاری نایاب است. این اثر نمونه ای از هنر پیکر تراشی رومی در اوج تکاملش می باشد.
چهره یک بانو ، مرمر ، به اندازه طبیعی ، موزه کاپیتولینه ، روم
از تندیس های محبوب امپراطوران رومی که سالم به جای مانده پیکره مفرغی بزرگ و سوار بر اسب مارکوس اورلیوس می باشد. مسیحیان سده میانه این پیکره ها را ذوب می کردند چون آن ها را مربوط به دنیای کفر سزارها می دانستند و همچنین از مفرغشان استفاده می کردند. برخی بر این گمانند که به این علت این مجسمه سالم مانده است که مسیحیان این پیکره را به نخستین امپراطور مسیحی یعنی کنستانتین نسبت داده اند.
پیکره مرمرین کاراکالا ، که به اندازه طبیعی تراشیده شده و در موزه واتیکان رم نگهداری می شود. پیکرتراش از سبک رئالیسم برای نمایاندن خصلت های خشونت بار وی استفاده کرده است. در سده های بعد، میکلانژ نیم تنه بروتوس را به اقتباس از این مجسمه ساخته است.
کاراکالا ، مرمر ، به اندازه طبیعی ، موزه واتیکان ، روم
هنر مسیحیت
تحریمی که در حک کردن تصویر بر سنگ در نص صریح کتاب مقدس آمده بود ، هنر پیکر تراشی را تحت تاثیر قرار داد. نخستین آثار پیکر تراشی مسیحی بر روی تابوت های مرمرین اجرا گردیده که از اواسط قرن سوم میلادی به بعد ساختشان برای اعضای عالی مقام کلیسا متداول شد.
ایتالیا
از پیکر تراشان به نام ایتالیا در نیمه اول سده پانزدهم دوناتلو بود. وی برای یافتن شکل های جدید و مناسب اندیشه های رنسانس اومانیستی آغازین تلاشی بسیار کرد. او عنصر عبوس واقعی و عنصر لطیف آرمانی شده را در آثارش به خوبی نشان داد. دوناتلو نخستین قدمش را در جهت تجسم پیکره آدمی یعنی تایید اصل انتقال وزن یا ایستایی متعادل برداشت. با ساختن پیکره قدیس مرقس به دوره هزار ساله هنر در سده های میانه پایان داد. حرکت در این پیکره به خوبی نمایان است و به خوبی می توان تصور کرد که پیکره به حالت آزاد ایستاده و دورتادورش را عناصر معماری نگرفته اند. دوناتلو 5 تندیس برای کلیسای فلورانس ساخت که برجسته ترین آن ها ، پیکره مرمرین پیغمبر کله کدو می باشد که قدرت شخصیت پردازی دوناتلو را به خوبی نشان می دهد.
پیغمبر کله کدو ، روی برج ناقوس کلیسای فلورانس ، مرمر ، بلندی تقریبا 193 سانتی متر ، موزه کلیسای فلورانس
مهم ترین پیکر تراش نیمه دوم سده پانزدهم ، آندرئا وروکیو می باشد. از کارهای برجسته وی ، پیکره داوود است که از لحاظ رئالیسم توصیفی متضاد با آثار دوناتلو می باشد. از آثار دیگر وی ، پیکره سوار بر اسب بارتولومئو کولئونی از جنس مفرغ و به بلندی 390 سانتی متر می باشد.
از هنرمندان به نام سده شانزدهم ایتالیا ، میکل آنژ می باشد. زندگی هنری وی تجسمی از آرمان های دوره رنسانس است. یکی از معروف ترین نظرات میکل آنژ این است که هنرمند باید با کشف مثال {مثال واقعیتی است که باید به کمک هنرمند مجسم شود} یا چهره محبوس در سنگ ، کارش را آغاز کند. با زدودن سنگ اضافی ، این امثال یا چهره محبوس را برهاند یا مانند پوگمالیون* ، پیکره بی جان را جاندار کند: «بهترین هنرمند ، تصوری ندارد که در درون کالبد هر سنگ مرمری محصور نشده باشد ، اما دستی که از مغز فرمان می گیرد می تواند آنرا اجرا کند. تراشیدن سنگ ... پیکره ای جاندار را از قلب سنگ سخت و بلند نمایان می سازد، که ... همزمان با ادامه تراشیدن سنگ ، بزرگ تر و بزرگ تر می شود...».
پوگمالیون : در اسطوره های یونان، پادشاه کوپروس است. هیچ زنی را لایق عشق خود نمی دانست. بنابراین مجسمه ای از زن مطلوبش ساخت و عاشق آن شد. سپس از آفرودیته خواست به آن جان ببخشد و با او ازدواج کرد.
از آثار ارزشمند میکل آنژ ، پیکره داوود است که تا به امروز مایه حیرت می باشد. سراسر بدن عضلانی و چهره او ، سرشار از نیروی انباشته است. حالت آرام داوود که به «فعالیت آرمیده» مشهور است تا وقتی به کشمکش روحی نهفته آن پی نبرده ایم حالتی گمراه کننده در خود دارد. از دیگر آثار برجسته میکل آنژ مجسمه موسی می باشد. این پیکره به حالت نشسته مجسم شده است در یک دست الواح شریعت را زیر بازویش گرفته و با دست دیگر انتهای ریشش را گرفته است. دو پیکره برده محتضر و برده عاصی از دیگر آثار مرمرین میکل آنژ می باشند که میتوانند بازتابی از اسارت روح آدمی در زندان تن باشند.
پیکره داوود ، بلندی 540 سانتی متر ، نگارخانه آکادمی ، فلورانس
هند
شبیه سازی از اندام زنده در هنر پیکرتراشی هند دیده می شود. مجسمه های کشف شده از «هاراپا» دارای طرح های دایره وار و زیبایی می باشند و از جنس سنگ شنی قرمز رنگ و سنگ آهکی خاکستری و فلزی می باشد. از موهنجودارو نیز چند نمونه مجسمه سنگی بدست آمده که ترکیبی از سنگ و فلز می باشد که در این شیوه ، ابتدا قسمت هایی از مجسمه با فلز ساخته شده و سپس در مجسمه کار گذاشته می شود. هنر مجسمه سازی هندی تقلیدی از طبیعت نیست بلکه نموداری از دنیای دورن بر دنیای بیرون است.
ایران باستان
در حفاری های شوش و هفت تپه تعدادی لوحه و پیکره پیدا شده که نشانگر هنر پیکرسازی در میان عیلامیان است. مجسمه های یافت شده از شوش بیانگر خصوصیات فرهنگی آن مردمان می باشند و تاثیر مذهب در این مجسمه ها نمایان است. اکثر مجسمه ها از حالتی برخوردارند که گویا در برابر چیزی احترام می گذارند. مانند مجسمه فلزی مرد نیایشگر.
از دوره مادها اثر قابل توجهی بدست نیامده ولی در دوره هخامنشی آثار جالب توجهی از پاسارگاد ، تخت جمشید و شوش پیدا شده است که شامل چند پیکر از جمله شیر ، سر یکی از بزرگان هخامنشی و همچنین مجسمه داریوش اول که بالاتنه آن بدست نیامده و متاثر از سبک هنری مصر باستان می باشد. هرودت ، که ایرانیان دوره هخامنشی را به هم میهنان خود در کتابی با عنوان «تاریخ» معرفی نموده ، تعجب می کند از اینکه ایرانیان برای خدایان خود معبد و مجسمه ای نمی سازند و می گوید آن ها برای انجام آیین های مذهبی خود روی بلندی ها رفته و خداوند خود را به این طریق پرستش می کنند.
مجسمه داریوش اول ، سنگ سیاه ، موزه ایران باستان ، تهران
در زمان سلوکیان و اشکانیان پیکره های عظیمی ساخته شد و استفاده از پیکرسازی در معماری رایج گردید. اشکانیان متاثر از هنر یونانی بوده اند و این تاثیر در مجسمه ای مفرغی از یک مرد اشکانی که هم اکنون در موزه ایران باستان نگهداری می شود، مشاهده می گردد. در این مجسمه به ریزه کاری ها توجه خاصی شده که منتج از سبک های یونانی می باشد.
هنر ساسانی به عقیده بسیاری از دانشمندان، آخرین جلوه گاه هنر مشرق زمین بوده و قدمت این هنر را به چهار هزار سال میرسانند. هنر مجسمه سازی و سنگ تراشی در این دوره با هنر و صنعت معماری که پیشرفت زیاد کرده بود ارتباط کامل داشته است.
مجسمه شاپور اول، در غار شاپور در نزدیکی کازرون و همچنین مجسمه خسرو پرویز در طاق بستان گویای پیشرفت و توسعه هنر مجسمه سازی در دوران ساسانیان است.
مجسمه شاپور اول
انواع مجسمه
- تندیسک (statuette) : به مجسمه های کوچک تندیسک می گویند. تندیسک هایی که به عنوان یادبود در مراسم های مختلف اهدا می شود را در ایران با همان عنوان تندیس می شناسند.
- نیم تنه (bust) : به مجسمه هایی که تنها سر و شانه را به تصویر می کشند نیم تنه می گویند.
- سردیس : به مجسمه هایی که در آنها تنها شکل سر تصویر شده باشد، سردیس گفته می شود.
مواد مورد استفاده در ساخت مجسمه :
مجسمه ها از مواد مختلفی چون گچ ، فایبرگلاس ، فلزاتی همچون طلا، نقره و برنز، انواع سنگها مانند سنگ مرمر و … ساخته می شوند.
سمپوزیوم سنگ
سمپوزیوم سنگ نوعی هنر اجرا «performance» است. مجسمه در حضور عموم ، در مدت زمان تعریف شده و توسط هنرمندانی که دعوت شده اند خلق می گردد. مجسمه ها معمولا در محل برگزاری بطور دائم باقی می مانند و مجسمه سازان پاداشی نقدی دریافت می کنند. بسیاری از سمپوزیوم ها ، خواستار ماکت و پیش طرح از مجسمه ساز می باشند و این موضوع ، امری محدود کننده برای هنرمند است. چرا که او ترجیح می دهد مستقیما از سنگ و محیط اطرافش الهام بگیرد. بعضی از هنرمندان پس از پایان یافتن سمپوزیوم در محل همچنان اقامت می کنند زیرا به مصالح خاص آنجا و محیطش وابسته می شوند. مرکز این جنبش هنری ، در محوطه معادن سنگ ناحیه «پیترازانتاد» ایتالیا می باشد. سمپوزیوم ها در سراسر جهان برگزار می شوند و ایتالیایی غالبا زبان مشترک آنهاست. فناوری مدرن ، ابزار الماسه و پنوماتیک (نوعی فناوری است که در آن از گازهای فشرده برای ایجاد نیروی مکانیکی استفاده می شود.) شیوه کار با سنگ را دگرگون کرده است. مجسمه سازان اغلب به ایتالیا رفته تا کار سخت و سرعت عمل و توانایی تبدیل سریع ماده ای سرسخت به اثر هنری را بیاموزند. اولین سمپوزیوم مجسمه سازی در سال 1959 توسط مجسمه سازی به نام کارل پرانتل و سایر همکارانش در معدن سنگ «سنت مارگاریتن» در اتریش برگزار شد. به غیر از ایتالیا در مصر ، اسرائیل ، ژاپن و اخیرا در تایوان ، چین و کره جنوبی سمپوزیوم های متعددی برگزار شده است. همچنین اسکاندیناوی سابقه زیادی در برگزاری سمپوزیوم سنگ های گرانیتی دارد.
تحقیق و گردآوری:
گروه کارشناسی ایران آنتیک
www.iranantiq.com
منابع
- هنر در گذر زمان / هلن گاردنر ، به تجدید نظر هورست دلاکروا و ریچارد ج. تنسی / موسسه انتشارات نگاه
- خلاصه تاریخ هنر / پرویز مرزبان / انتشارات علمی فرهنگی
- مجسمه : مجسمه های سنگی / نیل باراب / گلنار یار محمد / بهمن 1385 / شماره 93