:: مزایده شماره ۸۶ :: اینجا ضربه بزنید

عود

درباره عود


« عود » از سازهای زهی-زخمه ای است و بم ترین ساز در میان سازهای زهی ایرانی می باشد. نوعی سمبل تاریخی برای سازهای ایرانی به شمار می آید و از آن در موسیقی سنتی خاورمیانه و شرق آفریقا استفاده می شود. این ساز در اوایل اسلام به کشورهای عربی راه یافته و جانشینِ سازی به نام «مزهر» شده است. این ساز با مضرابی از جنس پر مرغ یا پر طاووس یا شاه پر عقاب و یا حتی پر لاشخور نواخته می شود ؛ نوازنده های امروزی از مضراب های پلاستیکی استفاده می کنند.

ساز عود ، مصر ، سال 1977 ، محل نگهداری : موزه متروپولیتن

ساز عود ، مصر ، سال 1977 ، محل نگهداری : موزه متروپولیتن

عود همراه با حرف تعریف «ال» در زبان عربی «العود» خوانده می شود و ممکن است هنگامی که این ساز به اروپا راه پیدا کرد با حذف الف و تبدیل «د» به «ت» در زبان های لاتین به لوت تغییر شکل داده باشد. معنی لغوی عود در زبان عربی به معنی چوب است. 

مجله مربوط به ساز عود با نام the lute society magazine ، مربوط به آوریل سال 2016 ، شماره 117

مجله مربوط به ساز عود با نام the lute society magazine ، مربوط به آوریل سال 2016 ، شماره 117

بسیاری بر این عقیده اند برای این که بین عود و «بربت» ساسانیان تفاوت قائل شوند این نام را بر آن نهادند ؛ چرا که این دو دارای اشتراکات فراوانی بودند. اما می توان گفت که ساز عود ریشه در ساز بربت (بربط) دوره ساسانی دارد. ابو عبدالله محمد بن کاتب خوارزمی (قرن چهارم هجری) از نخستین کسانی است که به پیشینه ساز عود و هم ریشه بودن آن با بربت اشاره می کند. او در فصل اول باب موسیقی کتاب مفاتیح العلوم چنین نوشته است : «و آن عود است. این کلمه فارسی است و اصل آن بربت بوده ، یعنی سینه بت (مرغابی) ، زیرا شکل این ساز به سینه و گردن مرغابی شباهت دارد.»

ای لولی بربط زن ، تو مست تری یا من     ای پیش چو تو مستی ، افسون من افسانه «مولوی»

مسعودی در کتاب مروج الذهب ، درباره منشا ساز عود چنین می نویسد : «روزی معتمد خلیفه عباسی از ابن خرداد به درباره پیدایش عود پرسید و او چنین پاسخ داد : در این باب سخن بسیار است ، اول کسی که عود ساخت لمک بن متوشلخ بن محویل بن عاد بن خنوخ بن قاین بن آدم بود و قصه چنان بود که وی پسری داشت که او را بسیار دوست می داشت و او بمرد و جثه وی را بدرختی آویخت و اعضایش جدا شد تا فقط ران و ساق و کف انگشتان پا بماند و او چوبی برگرفت و آن را نازک کرد و بچسبانید. بالای عود را چون ران کرد و گردن آن را چون ساق و سر آن را چون کف پا و چوب های کوک را چون انگشتان و سیم ها را چون عروق کرد آنگاه عود بزد و بر پسر خود گریه کرد و عود به سخن آمد.»

در متونی که درباره موسیقی کهن ایران نوشته شده همواره به برتری ساز «عود» نسبت به سازهای دیگر تاکید شده و از آن با القابی چون «ساز کامل» ، «اشرف سازها» و «کامل ترین ساز» یاد شده است. به سبب کامل بودن این ساز ، نظریه پردازان موسیقی قدیم ایران ، برای تشریح مباحث مهم موسیقی مانند فواصل موسیقیایی ،  استخراج گام ها ، شیوه دستان بندی و غیره از آن بهره می بردند.

ساز عود نه تنها در فرهنگ ایران ، بلکه در سراسر پهنه غرب اسلام (فرهنگ عرب ، اندلس ، ترک) رایج بوده و به همین سبب می توان آن را سازی بین المللی دانست.
از دوران صفوی به بعد ، متاسفانه ساز عود در موسیقی ایران کمرنگ شد و ساز تار به عنوان اصلی ترین ساز در موسیقی دستگاهی ایران جای گرفت. اما همچنان جایگاه برتر خود را در فرهنگ موسیقی عرب و ترکیه که دارای ریشه مشترک با موسیقی ایران هستند حفظ کرده است.

عود نوازی

سازهایی مشابه با ساز عود

عود را دو نوع کاسه بزرگ و کاسه کوچک می ساختند و گاه با اسامی مختلف خوانده می شد. در رسالات عبدالقادر مراغی ، سازهایی که از نظر شکل کاسه مشابه ساز عود هستند معرفی شده که در این میان می توان به سازهای طرب الفتح ، تخفه العود و شهرود اشاره کرد. این ساز ها از عود کوچکتر بوده و منطقه صوتی بالاتری را نسبت به عود اجرا می کردند.

  • طرب الفتح : کاسه این ساز بسیار شبیه به کاسه ساز عود بوده اما کوچکتر از آن است. طول زه های آن نیز نصف زه های عود است و میتوان چنین نتیجه گرفت که طول این ساز نصف طول ساز عود می باشد. این ساز دارای شش زه است که پنج زه همانند عود کوک شده و زه ششم به صورت زه واخوان با زه های پنج گانه همصدا کوک می شود.
  • تحفه العرب : سازی مشابه عود است با این تفاوت که طول و عرض کاسه آن ، نصف کاسه عود می باشد. تعداد زه های این ساز همانند عود ذکر شده اما در رساله مقاصد الالحان تعداد زه های آن دوازده عدد ذکر شده است
  • شهرود : سازی مشابه عود است با این تفاوت که طول این ساز ، دو برابر طول عود می باشد.

اجزای عود

  • کاسه

نخستین منبعی که به توصیف ریخت شناسی عود پرداخته رساله موسیقی در رسائل اخوان الصفا می باشد که در آن به اندازه ، ابعاد و نحوه ساخت این ساز پرداخته است. در این رساله چنین گفته شده که طول ساز می بایست یک و نیم برابر پهنای آن و عمق کاسه (شکم) نصف پهنای آن باشد : « اما درست کردن این آلت آن بود که نخست شکل وی بسازند ، چنانک بالای وی یکبار و نیم چند پهنای او بود و عرض شکم یعنی دوری از پشتش تا شکم نیمه پهنای وی بود و گردن وی چهاریکی بود از بالا و روی او از چوبی سخت و تنک و سبک ، و دیگر شکل ها بر عادت »
در رابطه با مقیاس اجزای مختلف ساز در رساله کنزالتحف (قرن هشتم هجری) چنین نوشته شده است : «و ساختن آن این مقدار نگه دارند که طول آن سی و شش انگشت منضم[1] باشد چنانچه سه بدست[2] تمام باشد و مقدار آن پانزده انگشت بود و مقدار عمق آن هفت انگشت باشد و نیم.» طبق این تعریف طول عود باید به اندازه 36 انگشت به هم چسبیده یا سه وجب ، عرض آن 15 انگشت و عمقش هفت انگشت و نیم باشد.

در مورد جنس و نوع چوب نیز در این رساله (کنزالحتف) چنین آمده است : «حکما متفق اند بر آن که از بهر عود چوبی باید در ثقالت و خفت متوسط و باید که وقتی خشک شده باشد بریده باشند. غرض آن که اصلا رطوبتی در چوب نباشد و بهترین چوب شاه چوب[3] باشد که از جانب دریا بار می آورند و از بهر ضرورت چوب سرو نیز نیک باشد.»

  • دسته

در منابع مختلف از دسته با نام های مختلفی چون گردن ، خزینه و ابریق یاد شده است. به چوب نازکی که بر روی دسته ساز قرار می گرفته « لوح » می گفتند. در رساله کنز التحف آمده است که این لوح چوبی را از چوبی سخت می ساختند : « و لوح عبارت از چیزیست که بر روی خزینه دوسانند باید که نیک سخت و تنک باشد.»

  • دستان (پرده)

در متون قدیمی به بسته شدن یا گذاشتن علامت به عنوان دستان بر روی دسته عود اشاره شده است. فارابی در این باره چنین گفته است : «روی دسته این ساز و در زیر تارها ، دستان ها را می چسبانند. این دستان ها بخش های مختلف هر تار را که نغمه از آن ها بر می خیزد تعیین می کنند و جانشین حامل تار هایند. آن ها را موازی با قاعده ساز می نهند که خود خرک (مشط) خوانده می شود.»

کندی ، ابن سینا ، خوارزمی و اخوان الصفا نیز به بستن دستان بر روی دسته عود اشاره کرده اند. اخوان الصفا نیز در این باره چنین نوشته است : «پس زیر به چهار قسمت کنند از آنجا که میانه گاهست و بر قسم چهارم دستان بندد. پس از سر این قسمت تا سر دسته ، شش دستان بندد ... پس هفت دستان حاصل آید و این حقیقت هشت بود از آنک هفت دستان بود و یکی مطلق که سر جودانه است.»

صفی الدین ارموی به وجود هفت دستان بر دسته ساز عود اشاره می کند : «پس بدان متقدمان ، آلتی وضع کردند ، که بر آن پنج وتر است ... پس دستان ها که بر آن افتقار[4] است هفت باشد.»

با این که در متون قدیم ایران و عرب از دستان دار بودن دسته عود سخن به میان آمده است ، تصاویر موجود از ساز عود در نگارگری ها این امر را اذعان نمی کنند. فارمر در کتاب مطالعاتی در موسیقی شرق در این باره چنین نوشته است که صدها تصویر از عود بدون دستان از نگاره ها به جا مانده و امروزه نیز در مصر ، عراق ، سوریه ، ترکیه ، الجزایر و مراکش از عودهای کلاسیک ، و حتی انواع کوچک تر عود بدون دستان بندی استفاده می کنند. اما با همه این تفاسیر ، با استناد به سخنان فارابی ، کندی و دیگر نظریه پردازان ، دستان دار بودن عود را محتمل می داند.
عود های امروزی فاقد دستان (پرده) می باشند.

  • سیم

در متون قدیمی به دو نوع عود چهار زه و پنج زه اشاره شده است. به عود چهار زه « عود قدیم » گفته می شد که به عودهای قبل از اضافه شدن زه پنجم اشاره دارد. فارابی در کتاب موسیقی کبیر (قرن سوم و چهارم هجری) ، عود پنج زه را بهترین ساز برای اجرای الحان طبیعی معرفی کرده و نغمات طبیعی حاصل از عود را بیشتر از دیگر سازها ذکر می کند. از نظر فارابی ، یکی از برتری ها و امتیاز های این ساز ، تولید نغمات زیاد و فواصل طبیعی موسیقی می باشد. عود پنج زه را «عود کامل» می نامیدند. با این که خوارزمی و اخوان الصفا از عودهای چهار زه یاد می کنند ، از قرن سوم هجری ، در آثار فارابی و کندی درباره عود پنج زه نیز سخن به میان آمده است. در رساله های قدیمی ، اغلب عود پنج زه را به تصویر کشیده اند. نام هر یک از این زه ها از بالا به پایین عبارت بودند از : بم ، مثلث ، مثنی ، زیر و حاد.

نکته لازم به ذکر این است که زه های عود به صورت جفت بسته می شدند یعنی عود پنج زه دارای پنج جفت زه ، یا به عبارتی ده زه است.
در رساله های قرن نهم به بعد از عود شش زه و هفت زه نیز سخن به میان آمده است. در ساله موسیقی مقاصد الادوار نوشته محمد بن عبد العزیز مراغی از افزودن جفت زه ششم توسط عبدالرحمان بن عبدالقادر صحبت کرده و آین ساز را «عود اکمل» نامیده است. همچنین از اضافه کردن دو جفت زه دیگر توسط شخص خود سخن به میان آورده و ین نوع عود را «عود مکمل» نامیده است.

سازندگان بنام

از سازندگان این ساز کهن می توان از آقایان محمد رفیع اشعری ، شجاع الدین اشعری قشمی ، برادران محمدی ، محمد اژدری ، مازیار ملکشاهی و نریمان آبنوسی ، ابراهیم قنبری مهر و ... نام برد.

از مراحل ساختن ساز عود

از مراحل ساختن ساز عود

نوازندگان بنام

از عود نوازان معروف می توان به منصور نریمان ، حسن منوچهری ، محمود رحمانی پور ، اکبر محسنی ، عبدالوهاب شهیدی ، حسین بهروزی نیا ، محمد فیروزی ، ارسلان کامکار و سالار ایوبی اشاره کرد.

      منصور نریمان (تصویر سمت راست ) و حسین بهروزی نیا (تصویر سمت چپ ) ، از نوازندگان عود

منصور نریمان (تصویر سمت راست ) و حسین بهروزی نیا (تصویر سمت چپ ) ، از نوازندگان عود


پانویس

1. انگشت منضم : انگشت چسبیده

2. سه بدست : به معنی سه وجب

3. شاه چوب : احتمالا منظور مولف از شاه چوب همان شاه درخت است. در فرهنگ نفیسی صنوبر و در فرهنگ معین شاه بلوط کنار دریا ذکر گشته است. همچنین در فرهنگ دهخدا ، شاه درخت به معنی درخت صنوبر آمده است.

4. افتقار : از مصدر فَقَرَ ، بر وزن افتعال ، به معنای محتاج گشتن و نیاز داشتن


تحقیق و گردآوری:

گروه کارشناسی ایران آنتیک

www.iranantiq.com


منابع

  • ساز شناسی / پرويز منصوری / انتشارات زوار / چاپ نهم / سال 1393 
  • جایگاه ساز عود و انواع مختلف آن در تاریخ موسیقی ایران پس از اسلام / نرگس ذاکر جعفری / مجله تاریخ علم / سال 1392 / شماره 15
نظر کاربران

avatar
۸ لایک
ممنون
مقاله ی جالب و کامل و خوبی ارائه فرمودید که باعث شد بر معلومات خوانندگان آن بیفزاید. بیشتر بازدید کننده های اینگونه سایتها ؛ اهالی موسیقی هستند کمتر به این لطایف و ظرایف ساز عود آشنایند.....وای بحال عموم و عامه مردم عزیز که فرق تار و سه تار را نمیدانند ، عود و بربط که جای بحث ندارد دیگر !!!!!
درود به تک تک شما دوستان نازنین که هنر را ارج می نهید ....
avatarنظر خود را ارسال کنید

لوگو ایران آنتیک کوتاه درباره ما
ایران آنتیک ، حامی فرهنگ و هنر
فروشگاه اینترنتی ایران آنتیک و مرجع خرید سکه ، اسکناس ، مدال ، صنایع دستی ، کتاب و غیره ... می باشد. تلاش ما در ایران آنتیک عرضه مستقیم و بدون واسطه کالای کلکسیونی دارای اصالت ایرانی و خارجی از مجموعه داران کشور و معرفی و فروش آنها در این وبسایت است. و همچنین تهیه تخصصی گلچینی از بهترین لوازم آنتیک و اشیاء قدیمی (برندهای قدیمی کارخانه ای) بر مبنای تعریف درست آنتیک و همچنین صنایع دستی نفیس هنرمندان ایرانی است. گلچینی که باعث برانگیختگی حس نوستالژی در بین علاقمندان خواهد شد. یکی از بخش های مهمی که در ایران آنتیک بطور جدی و مرجع گونه به آن پرداخته می شود، بخش کلکسیونی یا مجموعه داری می باشد. بخش هایی نظیر سکه ایرانی ، مدال یادبود ، اسکناس ایرانی ، تمبر قدیمی و غیره که بسیار جامع و متنوع اند. در ایران آنتیک جهت شناساندن فرهنگ و هنر به علاقمندان صنایع دستی ، تلاش شده با جذب افراد کارشناس اقدام به تولید مقالات اختصاصی و ارزنده نماییم تا دست ساخته های اصیل ایرانی مانند قلم زنی ، فیروزه کوبی ، میناکاری ، خاتم کاری ، رودوزی ها و بسیاری دیگر را به علاقمندان بشناسانیم. ایران آنتیک بهترین مکان برای شناخت و خرید آنلاین صنایع دستی نقره ، اشیاء قیمتی و کلکسیونی ، سکه قدیمی ، اسکناس قدیمی ، کتاب تاریخی و تخصصی ، زیورآلات و... می باشد.