ناتورالیسم
ناتورالیسم (Naturalism) : طبیعت گرایی یا طبیعت باوری
کلمه ناتورالیسم ریشه در واژه فرانسوی Nature و لاتین Natura دارد که این خود برگرفته از واژه لاتین Nadci به معنای تولد یافتن است.
ناتورالیسم که اغلب مترادف با رئالیسم مورد استفاده قرار گرفته در واقع ثمره رئالیسم است و در واقع گرایشی برای تصویر کردن چهره علمی و عینی شخصیت ها و عناصر طبیعت و رویداد ها می باشد. ناتورالیسم یک گرایش است که در پی دادن ماهیتی انسانی به واقعیت ها می باشد.
همچنین «کاستانیاری» منتقد فرانسوی ، اصطلاح ناتورالیسم را جایگزین اصطلاح رئالیسم کرد تا بر عین گرایی و پژواک های فعالیت علوم طبیعی تاکید بیشتری گذارد. کاربرد اعتباری این دو اصلاح باعث عدم صراحت معانی آن ها شد. با وجود این که این مکتب دنباله روی مکتب رئالیسم و به قولی حد افراطی آن است ، علاوه بر پیروی از اصول رئالیستی ، مشخصه ها و قواعدی مخصوص به خود دارد که آن را از واقع گرایی جدا می کند.
اصطلاحی در تاریخ هنر و نقد هنری برای توصیف سبکی هنری است که در آن طبیعت همان گونه که به نظر می آید ، بازنمایی می شود.
ناتورالیسم ، در اصل اصطلاحی است که از فلسفه به ادبیات راه یافته است. در فلسفه بر اساس این اعتقاد «تمام پدیده های هستی در طبیعت و در محدوده دانش علمی و تجربی جای دارند و هیچ چیز در ورای ماده وجود ندارد.» در زبان فرانسوی ناتورالیسم به معنای پژوهنده طبیعت است. در مفهوم فلسفی این اصطلاح ، قدرت محض از ان طبیعت و ماده است و این که قدرتی فراتر از آن وجود داشته باشد تا به طبیعت فرمان براند یا نظم بدهد معنی ندارد.
اثری از کاراواجو ، ناتورالیسم
اما از نظر ادبی ، ناتورالیسم دو معنا پیدا کرده است :
- در مفهوم ساده تر و عامیانه تر خود مراد از آن دوست داشتن طبیعت و مهرورزی نسبت به آن و احساس همدردی و علاقه و وابستگی و اظهار عشق به انواع مظاهر آن از قبیل گل و گیاه ، کوه و دشت و دمن ، رود و دریا و جنگل ، ابر و ماه ، پرندگان خوش آوا و غیره بوده است و این قبیل طبیعت گرایی به ویژه در کار شاعران در هر دوره ای امکان ظهور و بروز یافته است.
- در معنی و مفهوم یک مکتب ادبی مطرح شده است و بر این عقیده استوار است که هر آنچه که حیات دارد جزئی از طبیعت است.
زمینه های شکل گیری اندیشه های ناتورالیست ها در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم را باید در رویکرد فلسفی معتقدان به طبیعت گرایی در قرن هجدهم و به دنبال آن اوایل قرن نوزدهم جستجو کرد.
به تعریف دقیق تر می توان گفت که ناتورالیسم ، جنبشی هنری با ماهیتی فلسفی است که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در ادبیات و به ویژه ادبیات داستانی و رمان شکل گرفت. با وجود این که نام این مکتب در روز شانزدهم آوریل سال 1877 میلادی ، در رستوران «تراپ» و بر سر میز شامی که گوستاو فلوبر ، ادمون دو گنکور ، امیل زولا و گروه مدان ، دور آن گرد آمده بودند صورت گرفت و به طور رسمی وارد ادبیات شد.
غالبا هنر کلاسیک یونان باستان را جلوه کامل طبیعت گرایی تلقی می کنند و هنر رنسانس ایتالیایی را تجدید حیات آن می دانند ؛ بر اساس چنین استدلالی است که در هنرهای نامبرده ، اثر هنری همانند آیینه ای ، زیبایی طبیعی را باز می تابد. در این معنا ، طبیعت گرایی با آرمان گرایی تناقضی ندارد ؛ حال آن که مفهوم ناتورالیسم به لحاظ فلسفی و چون یک روش هنری ، خلاف این است.
اصطلاح «زیبایی شناسی طبیعت گرایانه» به نظریه ای فلسفی مربوط می شود که از اثبات گرایی سده نوزدهم ناشی شده و در نظریه ادبی امیل زولا نویسنده فرانسوی به اوج رسیده است. امیل زولا یکی از سرآمدان و پایه گذاران جنبش ناتورالیسم شناخته شده است. او بر این اعتقاد بود که رفتار طبیعت و انسان را نیروهای تکاملی و زیست شناختی تخطی ناپذیر معین می کنند.
امیل زولا : «...من مانند شما کلمه ناتورالیسم را مسخره می کنم اما با وجود این ، آن را تکرار خواهم کرد ، زیرا به هر چیز باید اسم تازه ای داد تا مردم آن را تازه تصور کنند.»
در این نوع زیبایی شناسی ، روش های علمی مشاهده واقعیت به کار گرفته شد. ناتورالیست های نیمه دوم سده نوزدهم بر طبق برنامه ای مشخص و با نوعی بی طرفی و فاصله گزینی ، رونگاشتی مشخص و با نوعی بی طرفی و فاصله گزینی ، رونگاشتی از جهان و زندگی پیرامون خود ارائه می کردند ؛ و غالبا از پرورش دنیای خیال ، از باور به آنچه که ملموس و محسوس نیست ، از کاویدن معنای نهفته در چیزها ، از تقلیل جنبه های ناخوشایند و پیش پا افتاده و پی رونده و خشن زندگی امتناع می جستند. این نگرشی متضاد با آرمان گرایی و واکنشی در برابر رمانتیسم بود.
اصطلاح ناتورالیسم ، به مثابه مکتبی خاص در نقاشی ، نخستین بار توسط بِلوری درباره پیروان کاراواجو به کار برده شد که به تقلید وفادارنه از طبیعت چه زشت و چه زیبا می پرداختند. جان کنستابل ، کامیل کورو از هنرمندان ناتورالیسم به شمار می آیند.
اثری از جان کنستابل ، ناتورالیسم