خط نسخ
خط نسخ
خط نسخ تابع قلم ثلث است. این خط از اواخر قرن دوم هجری متداول بوده و پیش از آن نیز خطی به نام نسخ قدیم را بکار می بردند. اما خطی که امروز ما آن را با نام نسخ می شناسیم در اواخر قرن پنجم هجری شکل اصولی به خود گرفت. در آن زمان خط نسخ از خطوط زیبا به شمار نمی آمد و به لحاظ شکل هندسی و ساده ای که داشت مقبولیت عامه پیدا کرد ؛ به خصوص بعد از گسترش استفاده از کاغذ ، از آن برای مکاتبات معمولی نیز استفاده می شد.
بنا به نظریاتی ابن مقله نقایص آن را برطرف کرد و حروفی با تناسبات بی نقص برای خط نسخ وضع کرد وآن را به سطح یک خط عمده ارتقا داد. ابن بواب که علاقه خاصی به خط نسخ داشت آن را به خطی درخور قرآن بدل ساخت که به علت سادگی آن نسبت به خط کوفی و ثلث بیشتر مورد توجه قرار گرفت. نام گذاری این خط نیز به این علت بود که در کتابت قرآن ناسخ خط های دیگر شده و امروز به خط قرآنی نیز معروف است. قرآن بازمانده از ابن بواب به خط نسخ که به سال 392 ه تحریر شده و سر سوره های آن به قلم ثلث است بیانگر این موضوع می باشد. نمونه های دیگری از این نوشته ها و قرآن های نزدیک به دوران ابن بواب وجود دارد که همگی گویای این نکته اند که این خط در مدت زمان کوتاهی به چه اندازه تکامل یافته است.
خط نسخ در دوران یاقوت مستعصمی نیز تکامل بیشتری یافت و خط عمومی برای کتابت و استنساخ و به خصوص قلم رایج تحریر قرآن گردید. شیوه یاقوت تا قرن 11 و 12 ادامه داشت تا این که احمد نیریزی خوشنویس توانای این دوره شیوه جدید تری را متداول کرد که کمال خط نسخ بود و تا به امروز همان شیوه ادامه یافته است و در واقع می توان گفت که خط نسخ به دست او تمام و کمال یافت.
این خط از نظر شکل حروف ، به خطوط ثلث ، محقق و ریحان شباهت دارد و شکل حروف آن به طور معمول دارای خوانایی بالا و نیم سطح و نیم دور است.
از استادان نامی دیگر این خط می توان از ابراهیم قمی ، محمد هاشم اصفهانی و ابواقاسم اصفهانی نام برد.