جمهوری افغانستان
زیرگروه جمهوری افغانستان
جمهوری افغانستان
سردار محمد داوود خان متولد تیر 1288 شمسی در کابل اولین رئیس جمهور افغانستان بود که در سال 1352 شمسی با کودتای سفید و بدون خشونت و خون ریزی پسر عموی خود ظاهر شاه را از حکومت خلع کرد و نظام جمهوری را در افغانستان بنا نهاد. وی در زمان سلطنت محمد ظاهر شاه در سالهای 1950 تا 1949 وزیر دفاع و در سالهای 1953 تا 1963 به عنوان نخست وزیر کشور مشغول به کار بود و در این مدت با ایجاد نهضت بانوان، ساخت شاهراه حلقوی افغانستان و تاسیس کارخانه های بزرگ خدمات نوینی به کشور ارائه داد.
محمد داوود خان یک ناسیونالیست قوی بود و افکار چپ گرایانه بسیار داشت. از این رو با حزب دموکراتیک خلق افغانستان که اصلی ترین حزب چپ گرا و مارکسیست-لنینیست در افغانستان و به ویژه شاخه پرچم که در آن زمان از شاخه خلق جدا بود، روابط نزدیکی داشت و از آنها برای پیروزی در کودتا استفاده نمود و پس از پیروزی به بسیاری از آنان پست و مقام های کلیدی اعطا کرد.
در اواخر سالهای قدرتش از اتحاد جماهیر شوروی و چپ گراها فاصله گرفت و حتی به دشمنی با آنان پرداخت و جلسات متعددی در رابطه با بازداشت سران حزب کمونیست و بازداشت نیروهای نظامی برگزار کرد و این اتفاق نیز افتاد. در سال 1978 مقارن با 1357 شمسی حفیظ الله امین با استفاده از همین فرصت دستور کودتا را صادر کرد تا چهار زره پوش و گروهی تانک به رهبری اسلم وطنجار و جگرن محمد رفیع به طرف ارگ ریاست جمهوری حرکت کنند. این در حالی بود که محمد داوون خان از این اتفاق بی خبر بود. کودتاچیان پادگان نیروی هوایی، میدان هوایی کابل، وزارت دفاع، مخابرات، رادیو تلویزیون و مراکز دیگر را به کنترل خود در آورده و زندانیان هم حزب خود را از زندان ها آزاد کردند. پس از شلیک تانک ها به ارگ ریاست جمهوری افراد حزب دموکراتیک خلق به ساختمان وارد شده و ارگ نیز تصرف شد. اسلم وطنجار جگرن در رادیو چنین گفت:
"برای اولین بار در تاریخ افغانستان آخرین بقایای سلطنت، ظلم، استبداد و قدرت خانواده نادر خان به پایان رسید و تمامی قدرت دولتی به دست مردم افتاد. قدرت دولتی به طور کامل در اختیار شورای انقلابی است." این در حالیست که بسیاری از مردم افغانستان کودتای کمونیستی علیه داوود خان را سرآغاز چهار دهه جنگ در افغانستان می دانند.
در نهایت کودتاچیان محمد داوود خان و هجده تن از اعضای خانواده وی را در ارگ ریاست جمهوری به قتل رسانده و پیکر آنان را در جای نامعلومی دفن کردند و پس از گذشت سی سال بقایای جسد وی و همراهانش در سال 1387 یافت و در مراسمی در تپه تاج بیک در غرب کابل به خاک سپرده شد.
محمد داوود خان اولین رئیس جمهور افغانستان
شاخه های خلق و پرچم دو شاخه اصلی حزب که با خط و مشی های متفاوت قبل از کودتا متحد شده بودند و با انتخاب محمد تره کی به عنوان رهبر، موفق به سرنگونی محمد داوود خان شده بودند کم کم شروع به تصفیه های جناحی و درگیری های حزبی در قدرت کردند. حزب دموکراتیک خلق با انتشار ابلاغیه ای پرچمی ها را متهم به توطئه علیه تره کی کرد و تعداد زیادی از آنها برکنار و زندانی شدند. پس از کنار زده شدن پرچمی ها اختلاف درون خلقی ها زیاد شد و حفیظ الله امین با قتل نور محمد تره کی توسط شوروی قدرت را بدست گرفت. این در حالی بود که علاوه بر مشکلات و تنش های درون حزبی، مردم افغانستان به ویژه روستائیان با اطلاحات سوسیالیستی و سکولاریستی حکومت مخالف بودند و در راستای اعمال خط و مشی کمونیست ها ظلم های بسیاری به آنها روا داشته شد. علیرغم روابطی که شوروی و تره کی داشتند کم کم حفیظ الله امین اعتماد آنها را از دست داد و با نزدیکی به پاکستان و آمریکا موجبات ورود نظامی شوروی به افغانستان را فراهم کرد. پس از ورود نظامی شوروی به افغانستان سازمان مجاهدین افغانستان متشکل از احزاب اسلامی مختلف جنگ را با آنها آغاز کرد و رفته رفته بر تعداد همراهانش افزوده شد.
بعد از ورود شوروی به افغانستان و سرنگونی حفیظ الله امین پرچمی ها ببرک کارمل را بر سر کار آوردند و پس از انتخاب گورباچوف به عنوان رئیس جمهور شوروی، دکتر نجیب الله در سال 1365 شمسی جایگزین ببرک کارمل شد. سپس جناح خلق به رهبری وزیر دفاع ژنرال شهنواز تنی اقدام به کودتا نمود که توسط نیروهای وفادار به کمونیست سرکوب شد. پس از تلاشهای بسیار نجیب برای تقویت نیروهای پشتون مسئله قومیت در حزب دموکراتیک خلق که به وطن تغییر نام داده بود باعث اختلاف و جناح بندی کمونیست ها بر اساس تعلقات قومی گردید و سرانجام منجر به کودتای طرفداران ببرک کارمل علیه دکتر نجیب در سال 1371 شمسی به اسم کودتای ثور شد. در نتیجه این کودتا و مبارزات مجاهدین علیه کمونیست ها و حمایت نظامی چین و آمریکا از آنان، رژیم کمونیستی سقوط کرد و دکتر نجیب مجبور به فرار و پناهندگی در دفتر سازمان ملل متحد در کابل شد. این در حالی بود که 4 سال از پیروزی مجاهدین بر نیروهای شوروی و خروج آن ها از افغانستان می گذشت.
محمد نجیب الله آخرین رئیس جمهور حکومت کمونیستی افغانستان
و اما مجاهدین افغانستان که در سالهای 1979 تا 1989 در برابر نیروهای شوروی ایستادگی کردند متشکل از احزاب مختلفی بودند که بارز ترین آنها عبارتند از:
ائتلاف هفت گانه مهم ترین ائتلاف مجاهدین از گروه های سنی مذهب:
- جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری برهانالدین ربانی و احمدشاه مسعود
- حزب اسلامی شاخه حکمتیار به رهبری گلبدین حکمتیار
- حزب اسلامی شاخه خالص به رهبری یونس خالص
- اتحاد اسلامی افغانستان به رهبری رسول سیاف
- محاذ (اتحاد) ملی اسلامی افغانستان به رهبری پیر احمد گیلانی
- جبهه ملی نجات افغانستان به رهبری صبغتالله مجددی
- حرکت انقلاب اسلامی افغانستان به رهبری محمدنبی محمدی
ائتلاف هشتگانه شامل مجاهدین شیعه:
- حزبالله افغان
- سازمان نصر به رهبری سید حسین حسینی دره صوفی و عبدالعلی مزاری
- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افغانستان به رهبری محمد اکبری
- شورای انقلابی اتفاق اسلامی به رهبری سید علی بهشتی
- جنبش انقلاب اسلامی به رهربری نصرالله منصور
- حرکت اسلامی افغانستان به رهبری آصف محسنی و شیخ صادق هاشمی
- اتحاد مبارزان اسلامی به رهبری مصباح ساده
- حزب رعد افغانستان عبدالجعفر نادری و اسماعیل بلخی
پس از آن که نیروهای شوروی از افغانستان بیرون رفتند جنگ داخلی بین این گروه ها رخ داد. برهان الدین ربانی و احمد شاه مسعود به عنوان رئیس جمهور و وزیر دفاع دولت موقت و از سوی دیگر احزاب دیگر به ویژه طالبان خواستار قدرت بودند. احمد شاه مسعود که در سالهای حاکمیت مجاهدین به عنوان وزیر دفاع برای برقراری صلح و آرامش به هر دعوتی از گروه های مختلف لبیک گفته بود، از نخستین ندای طالبان به منظور استقرار صلح استقبال کرد. اما طالبان راه جنگ در پیش گرفت و شاه مسعود که در برابر حملات جنایتکارانه گلبدین حکمتیار به کابل از خود مقاومتهای بسیار نشان داده بود نیروهای طالبان را پشت دروازه های کابل نگه داشت و در این مدت خونین ترین حملات طالبان را دفع کرد.
طالبان پس از تسلط بر هرات و ولایات غربی با دریافت امکانات مالی و لجستیکی از پاکستان و کشور های عربی خلیج فارس در سال 1375 به کابل دست یافت. شاه مسعود و نیروهایش به پنجشیر رفته و پس از درگیری های پراکنده توانستند بسیاری از جنگجویان پاکستانی طالبان را به اسارت در آورد. به غیر از پنجشیر که در دست شاه مسعود و نیروهای آن بود تمام ولایات افغانستان زیر سایه وحشت و ترور طالبان به سر می برد. احمد شاه مسعود در 11 آذر 1377 در پنجشیر با رهبران و فرماندهان اقوام مختلف برای مقاومت در برابر طالبان دیدار کرد و موفق به گسترش مقاومت در برابر این گروه تروریستی شد. سخت ترین جنگ شاه مسعود در سال 1379 در تالقان با بیست هزار نیروی خارجی طالبان، متجاوزین پاکستان، گروه تروریستی القاعده متشکل از کشور های عربی شمال آفریقا، ممالک آسیای مرکزی، مناطق شمالی قفقاز، شینجیانگ چین، کشمیر، کشورهای جنوب شرق آسیا، و حتی ایالات متحده آمریکا و اروپای غربی بود. اگر چه پس از این جنگ نابرابر و خونین که یک ماه به طول انجامید تالقان تصرف شد اما نیروهای شاه مسعود مانع از پیشروی دشمن به سوی بداخشان و هندوکش شدند.
شاه مسعود همزمان با جنگ در برابر طالبان از هر فرصتی برای مذاکره با آنان استفاده می کرد و حتی سعی در متقاعد ساختن اتحادیه اروپا، ایالات متحده و سازمان ملل جهت اعمال فشار بر پاکستان و خروج نیروهای این کشور از افغانستان داشت. او در سفر خود به اروپا در پیامی به رئیس جمهور ایالات متحده گفت: پیام من به آقای بوش این است که جنگ افغانستان و وجود پایگاه های تروریستی تنها به افغانستان محدود نمانده بلکه دیر یا زود این خطرات گریبانگیر آمریکا و تعداد بیشتری از کشورها در منطقه و جهان خواهد شد. پیامی که چهار ماه بعد در حملات یازدهم سپتامبر تحقق یافت.
احمد شاه مسعود پس از سالها مقاومت سرسختانه در برابر شوروی و طالبان و سالها تلاش برای بیرون راندن بیگانگان و برقراری صلح در افغانستان در نهایت در 18 شهریور 1380 مصادف با 9 سپتامبر 2001 دو روز قبل از واقعه تروریستی برج های تجارت جهانی توسط دو تروریست شبکه القاعده که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند کشته شد. در این سالها که طالبان کنترل حدود 90 درصد افغانستان را در دست داشت و تنها از جانب پاکستان و عربستان سعودی به رسمیت شناخته شده بود نام امارت اسلامی افغانستان را برگزید و پس از حملات 11 سپتامبر با حمله نظامی آمریکا و اشغال افغانستان ساقط شد. حکومت جمهوری در افغانستان شکل گرفت و همچنان این کشور با درگیری های شبه نظامی بین نیروهای جمهوری افغانستان، نیروهای ائتلاف و طالبان دست و پنجه نرم می کند.
احمد شاه مسعود رهبر مجاهدین افغانستان