لودویگ یکم
زیرگروه لودویگ یکم
لودویگ یکم
«لودویگ کارل آگوست / Ludwig Karl August» یا لودویگ یکم فرزند «ماکسیمیلیان یکم ژورف / Maximilian I Joseph» و شاهدخت «آگوستا ویلهلماین / Augusta Wilhelmine» از «هسه-دارمشتات / Hesse-Darmstadt» زاده 25 آگوست 1886م. پس از مرگ پدر در تاریخ 12 اکتبر 1825م. به مقام سلطنت در باواریا رسید. لودویگ یکم علاقه زیادی به آلمان قرون وسطی داشت. تعدادی از صومعه هایی که در زمان سکولاریزه شدن بسیاری از ایالات آلمان بسته شده بود، مجددا گشود. در سال 1837م. بسیاری از قلمرو های باواریا را از لحاظ رسیدگی به امور اداری مجددا سازماندهی کرد و نام های قدیمی آنها را را مورد استفاده قرار داد. وی در صنعتی شدن باواریا تلاش کرد و اولین راه آهن آلمان در قلمروی او افتتاح شد. لودویگ از استقلال یونان نیز حمایت می کرد تا جایی که در سال 1832م. پسر وی به عنوان پادشاه یونان انتخاب شد.
پس از انقلاب ژوئیه 1830م. در فرانسه لیبرالیسم لودویگ به خودکامگی گرائید، سانسور شدت گرفت و دادگاه های سیاسی و زندان های بلند مدت به انضمام مالیات سنگین موجبات نارضایتی مردم را فراهم آورد. در سال 1837م. با حمایت کلیسای کاتولیک، روم کنترل پارلمان را در دست گرفت و حقوق مدنی ای که در گذشته به پروتستان ها داده شده بود لغو شد. در سال 1844م. و انقلابات 1848م. در اروپا لودویگ با شورش های بسیاری از طبقه متوسط و دانشجویان مواجه شد. این امر باعث شد وی دستور بسته شدن دانشگاه ها را صادر کند که در پی صدور این دستور مردم زیادی به سوی اقامتگاه وی در مونیخ حمله ور شدند و این اوضاع نابسامان مخالفت خاندان سلطنتی با سیاست های لودویگ را در پی داشت. در نهایت لودویگ معاهده ای به نام مارس را امضا کرد که امتیازاتی اساسی در آن گنجانده شده بود. وی که نمی خواست به عنوان یک پادشاه مشروطه عمل کند به نفع پسر خود ماکسیمیلیان در 20 مارس 1848م. از سلطنت کناره گیری کرد.
بیست سال پس از کناره گیری از قدرت لودویگ زندگی کرد و همچنان به فعالیت های فرهنگی خود ادامه داد چون او بسیار شیفته هنر بود. در نهایت در 22 فوریه 1868م. در سن 81 سالگی در شهر نیس فرانسه درگذشت و جسد وی به مونیخ منتقل شد.
لودویگ یکم